به نام او

یکی از فردائیانی که یزدفردا مدیون محبتهای بی دریغ یکایک آنان است   امروز مطلبی در قسمت نظرات سایت  بدون نام و مشخصاتی از نویسنده محترم که به جای نام  تنها ( آقای فرماندار آیا مشکل ..... در یزد حل شد ؟ )درج نموده اند (  فارغ از مسئله مطرح شده توسط ایشان  که در حال برسی توسط دوستان ما می باشد) و بعد از چند ساعت که با عدم انتشار مطلبشان روبرو شدند  مجددا در خبری دیگر ایندفعه با نامی کاملا مشخص  اینگونه مرقوم نموده اند :

نام :  متاسفم
 ایمیل    
 نظر :
 مدیریت محترم یزد فردا مطلبی در مورد وضع.....در شهر یزد برای شما ارسال نموده و امیدوار بودم در سایت خود درج کنید ولی مثل اینکه بازیهای سیاسی و پوچ بر خلاف مردم بیشتر برای شما سودمندتر است به هر حال این نظر یک شهر وند بود که در اینده نزدیک دوباره تاریخ تلخ سوء مدیریت در....شهر یزد آثار خود را نشان می دهد. حال شما اگر می خواهید خود را به خواب بزنید و بگویید به ما چه ! ولی مطئن باشید این معظل دامن شما را هم خواهد گرفت . راستی کروبی موسوی چه گفتند!
 




 باید به آقای متاسفم بگوئیم که متاسفیم! متاسف از آن جهت که بعضی از ما ها   فرهنگ ارتباطی ا مان  تنها با جملات همراه با طعنه و گاهی تهدید و در مواقعی هم با تحریک   بوده و مانند اینکه تنها راه گفتگو همین است و برای به کرسی نشاندن حرفمان بهترین راه همین که طرف مقابل را به عکس العملی غیر منطقی وا می دارد  .

همکاران ما در طول سال و در مواقع داغ شدن مسائل سیاسی بیشتر با اینگونه نظرات روبرو می شوند :

اگر راست می گوئید نظرم را منتشر کنید ؟

اگر وافعا آنطرفی نیستید مطلب من را بزنید ؟

برای نشان دادن صداقتتان  منتشر کنید ؟

شما که ادعایتان گوش فلک را کر کرده ؟

شما که مدعی بی طرفی هستید باید منتشر می کردید؟

هر چند ماهیتتان برای مردم روشن است ولی اگر راست می گویید ؟

حال شما اگر می خواهید خود را به خواب بزنید و بگویید به ما چه !

ولی مطمئن باشید این معظل دامن شما را هم خواهد گرفت!

بالاخره عمرتان سر خواهد امد؟

مثل اینکه بازیهای سیاسی و پوچ بر خلاف مردم بیشتر برای شما سودمندتر است

به هر حال این نظر یک شهر وند بود ؟

 و هزاران مطلب مشابه دیگر که کم کم به فرهنگ تبدیل شده و این امر بیشتر از آن ناشی می شود که اکثرا فکر می نمایند که در دنیای مجازی کسی آنها را نمی شناسد و برای مجبور کردن مدیران سایتها بهتر ین راه توهین است و تهدید و مطالب فوق است اما  غافل از آنکه .... !!

و یا اگر مطلب از فردی منتشر می شود و نظری از یک نویسنده با هویت حقیقی فرد نویسنده مطلب ،بلافاصله افرادی آماده رزم پیدا شده و جملاتی از قبیل :

خوب است از نویسنده سئوال شود که چقدر سواد دارند و کجا تحصیل نموده اند ؟

ایشان هم به دنبال منافع خود هستند ؟

آیا ایشان که ...... خودشان و ...........شان در یک .......بودند .....چه می کردند؟

بیوگرافی نیسنده را هم منتشر کنید تا افکار عمومی ایشان را بشناسد و بداند برای .....؟

افشاگری  ما را منتشر کنید ؟

پرونده ایشان هنوز مفتوح و سابقه .... در جریان است ؟    

اقا ناراحت از آن هستند که برادر خانمشان در فلان کوچه .....؟

و هزاران توهین و افترا و هتک حرمت به افراد که پس از آنها همکاران ما هم اگر ادعا دارند بی طرفند باید منتشر نمایند و هیچ ارتباطی هم با مطالب ارائه شده فرد نویسنده نداشته و تنها در جهت بایکوت فرد بیان می شود؟

و این فرهنگ متاسفانه در افراد تحصیلکرده جامعه و سیاسیون هم کم کم به فرهنگی برای فشار بر مدیران سایتها تبدیل شده و بر حسب اتفاق دیروز به عنوان سردبیر یزدفردا در مجلسی که یکی از مدیران ارشد سابق کشور هم حضور داشتند معرفی شدیم و دوستی که صداقت و تدینشان برایمان مسجل بوده ومورد وثوق افراد حاضر و آن مسئول ارشد هم بودند  بعد از اینکه یکی از دوستان فرصت طلب خوب! برای نشان دادن قدرت خود  حملات خود را با پیش کشیدن بحثی آغاز  و شروع به نطق آتشین نمود و در مقابل اینکه آیا اجازه می دهید از قول شما این مطالب منتشر شود سکوت نمودند !!!

 دوست مورد اشاره سئوال در مورد عدم انتشار مطلبی را عنوان نمودند و در بین سخنان هم کلماتی مانند این که شما که ادعا دارید و ... هم مطرح شد که  با توضیحات ما که اشاره به قوانین نموده و قوانین حفظ حرمت افراد و جرائم سنگین آن را یاد آور شدیم  قانع نشده و اذعان داشتند که هرکس در این وادی وارد می شود باید آمادگی جریمه را هم داشته باشد !!!! در ادامه هم   نتیجه گیری نمودند که حق دارید که منافعی را دنبال نمایید و با ابراز تاسفی که بیشتر ناشی از دلسوزی بود پایان دادند که حق مردم در این بین چه می شود ؟ و دوست دیگری که مدعی شدند که چرا حاشیه فلان مراسم را زده و سخنان سخنران و خبرهای خوب آن را نزده اید و البته ایشان  به نظر می رسید نطقی تبلیغاتی برای مسئول ارشد کشوری برای نشان دادن توان  سیاسی خود ایراد فرمودند چون ما با ایشان به راحتی ارتباط داشته و خود در اداره یزدفردا گاهی ما را یاری داده اند ..........

که البته نه از ایشان دلگیر شده و نه از دیگر کاربران حق دلگیر شدن را داریم  اما تنها انتظار ما پس از بارها اعلام  این است که دوستانی که قصد انتشار مطالب خود در یزدفردا را دارند بر ما منت گذاشته و شماره تماس خود را برای تکمیل و اطمینان در مورد صحت مطالبشان در اختیارمان قرار دهند وتعهد اخلاقی ما و عرف رسانه ای هم  ضامن فاش نشدن هویت افراد بوده و خواهد بود اما مثل اینکه بعضا دوستان همچنان مصرند بی نام هر آنچه دل تنگشان خواست بگویند و همکاران ما هم  وظیفه دارند با مسئولیت حقوقی خود منتشر نموده و در مورد افتراها و تهمتها نیز عواقب دنیوی و اخروی را بر گردن بگیرند چون گفته اند فردائی هستیم و می خواهیم منتشر کننده تمام نظرات موجود در جامعه باشیم ؟ البته فردائی بودن سخت است و مدعی فردائی بودن هرگز نبوده ایم بلکه تلاشمان این بوده که به  فردائی بودن نزدیک شویم !! و در هیچ مرامی توهین و هتک حرمت افراد افتخار نیست که زیبنده فردائیان باشد ؟!

 

و البته غافل از آنکه اگر ما  همراه آقایان و بعضا خانم های محترم شویم  یزدفردا چند روزی هم نمی تواند زنده بماند و خود کاربران فاتحه ای از ته دل بر مرحوم یزدفردا قرائت خواهند نمود ؟

به هر حال انتخابات نهم نزدیک و فردائیان هم آماده همکاری با تمامی فعالین این عرصه هستند وستاد ها می توانند با معرفی رابطین خود  از فضای موجود در جهت شناسایی کاندید مورد نظر خود استفاده نمایند . و شهروندان نیز می توانند نظرات خود را انعکاس دهند و البته وام دار هیچ گروهی نبوده و قرار هم نیست چشم و گوش بسته در اختیار گروهی قرار گیریم که با آموزه های دینی و مراممان سازگار نبوده و به نوعی ظلم به خود وجامعه می باشد و البته ادعا نداشته و نداریم و امیدواریم با کمک فردائیان همان باشیم که او(خدا) خشنود باشد و ما رستگار!!!

و امید واریم با همکاری تمامی فردائیان از این آزمون نیز سربلند بیرون آمده و انشالله در پایان خردادماه با اتمام انتخابات از وضعیت قرمز به وضعیت سفید یزدفردا بازگشته و در جهت رشد و شکوفائی یزد   فردا    گام برداریم

سردبیر

یزدفردا

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا